هستم هنوز،
به انتظار پائیز
نشسته ام
برچسبها:
ســــلام….ایامتون عاشقونه و دوستی هاتون پر بهونه
.
.
یگانه راه برای افزودن خوشبختی برروی زمین
آنست که
تقسیمش کنیم….
برچسبها:
عاشق ترین مرد آدم بود!
که بهشت رابه لبخند حوا فروخت.
حوا که بغض کند،
حتی خدا هم اگر سیب بیاورد،
چیزی جز آغوش آدم آرامش نمیکند...
خوش به حالت آدم...
خودت بودی و حوایت...
وگرنه حوای تو هم هوایی میشد...!
و خوش به حالت حوا...
تنها حوای زمین تو بودی...
و گرنه آدم هم ؛ هوای حواهایی دیگر داشت...
دیگر نه آدم، آن آدم است و نه حوا، آن حوا....
من و تو، زاده ی کدامین دو نخستینیم؟!
که نه بوی آدمیت داریم و نه هوس حوا.... !
وقتی سایه ها بوی انسانیت نمی دهند.
همان بهتر که سایه ای بالای سرت نباشد...!
اینجا برای حوا بودن...
آدم کم است...
به جرم وسوسه چه طعنه ها که نشنیدی حوا....
پس از تو همه تا توانستند آدم شدند...!
چه صادقانه حوا شدی و...
چه ریا کارانه آدمیم...!
تو آدم...من حوا...
بیا جهانی دیگر آغاز کنیم...
عشق بورز...
دوستم داشته باش...
تازه سیب چیده ام!
حوا بودن تاوان سنگینی دارد...
وقتی آدم ها برای هر دم و بازدم به هوا نیاز دارند...!
حوا!!!
راست بگو تو مگر سیب را پوست کندی و خوردی که دنیا اینگونه پوست ما را می کند؟!
هیچ کس نفهمید...،
شاید شیطان عاشق حوا شده بود ...
که به آدم، سجده نکرد...!
برچسبها:
برچسبها:
آموخته ام … که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست
آموخته ام … که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود
آموخته ام … که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
آموخته ام … که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی
آموخته ام … که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام … که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
برچسبها:
به مشکلاتت بخند تا همیشه موضوعی برای خندیدن داشته باشی.
برچسبها:
افرادی که بیشترین وقت خود را صرف زندگی دیگران میکنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز میمانند.
کسانی که میگویند “من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو میگویم” دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو مینمایند.
گفتن حقیقت مهم است؛ این مهم نیست که ما راست میگوییم و دیگران اشتباه میکنند.
هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.
کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو میبرند در واقع لگد دیگران را به جان میخرند.
آنچه که در ظاهر هر شخص میبینیم، به ندرت دقیقا همان چیزی است که آن شخص واقعا هست.
جرات و شهامت این نیست که روبروی شیر بایستیم بلکه این است که بفهمیم چطور میتوان از شر او جان سالم بدر برد.
ما از همان اول پدر و مادر زاده نشدهایم، بلکه باید بیاموزیم که چطور میتوان پدر و مادر بود.
کلماتی که بر زبان جاری میگردند، قدرت خود را از ما گرفتهاند – از خود هیچ قدرتی ندارند.
افراد خردمند در سکوت به سر میبرند تا بیش از هر چیز صدای تمنای خود را بشنوند.
فرشته ها به زمین نمیآیند تا ببینند ما چه میکنیم بلکه میآیند تا به ما بگویند چه کار بهتر است انجام دهیم.
هیچ چیز مانند ارتباط و وابستگی با دیگران، با تمام وجود، به درد انسان نمیخورد.
در واقع ما هیچچ چیز را کنترل نمیکنیم مگر رفتار و کردار و تصمیمات خودمان.
هیچ کس نمیتواند ما را شاد کند جز خودمان. (اگر بخواهیم)
این یک اشتباه بزرگ است اگر از تجربیات خود درس نگیریم.
من هیچ چیز نمیدانم، به من بیاموزید؛ من هیچ چیز نمیشنوم، به من بگویید؛ من هیچ چیز نخواهم دید، به من نشان دهید – ما با هم پیروزیم.
پشیمانی از آن دسته چیزهایی است که ما به اشتباه آن را انتخاب میکنیم.
آنچه در قلب خود میپرورانیم، همان است که در زندگی ان دنیا در دستان خود داریم.
تنها به این دلیل که بذری را که کاشته ایم نمیبینیم، نمی توانیم بگوییم چیزی از اینجا بیرون نمیآید.
جنسیت واقعی وجود ندارد. هر کسی قسمتی از روحیات جنس مخالف را در خود دارد.
تجربیات شما، تجربیات شما هستند؛ شخصیت شما نیستند.
فرض کردنها از تنبلی ما در جستجوی حقیقت سرچشمه میگیرند.
هیچ کس به طور کامل بیطرف نیست.
خانواده ما تنها جایی نیست که ما در ان متولد شدهایم؛ گاهی یک دست باز و رویی گشاده نیز ما را متولد میکند.
شما همیشه راه درست را نمیپیمایید.
فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست.
توانایی یک مرد آن چیزی نیست که در جیبش دارد، بلکه آن است که بر دوشش دارد.
اگر شما یک قدم مثبت بردارید، کائنات ??? قدم به سمت شما میآیند.
اگر میخواهید بدیها سرتان نیاید، نخواهید سر دیگران آید.
اگر میخواهید با حقیقت سر و کار نداشته باشید، همیشه در خیالات خود گم هستید.
فخرفروشی لباسی است که فقط تن احمقان میشود.
کسی که از همه بیشتر میداند، معمولا همان کسی است که کمتر حرف میزند.
هر کسی سزاوار ارزشمند شدن و معشوق دیگران بودن است.
هیچ کس جواب نهایی را به شما نخواهد داد، مگر خودتان.
شما تنها با ابزاری که دارید میتوانید عمل کنید، پس به دنبال ابزار جدید وقت خود را تلف نکنید.
اگر خطاهای خود را خطا در نظر نگیریم، آنگاه با هر خطا راهی اشتباه را کشف کردهایم.
این انسانها هستند که به زندگی معنا میدهند و نه اشیاء.
همیشه سوالاتی هستند که جوابشان ناپیداست و بزودی جوابشان پیدا خواهد شد.
در حال حاضر نه آینده وجود دارد و نه گذشته، زندگی جاریست.
اگر بخواهید، اسکلت همیشه در کنج کمد منتظر شماست تا شما را بخورد.
وقتی صحبت میکنیم، صدای هیچ کس را نمیشنویم.
والدین نباید کوچکترها را در برابر تصمیمات زندگی مسئول بدانند.
اینکه پدران ما چه کاره بودهاند مهم نیست، مهم این است که ما چه خواهیم کرد و چه خواهیم شد.
اگر فکر میکنید که باید همین الآن بگویید، پس بگویید و اگر می دانید که باید کاری را الآن انجام دهید، پس انجام دهید.
هر تغییری نیاز به حرکت دارد.
کمک دیگران به معنای انجام تمام و کمال کار ما نیست.
اینطور نیست که هر کسی شما را دوست بدارد ولی شما میتوانید هر کسی را دوست داشته باشید.
اگر کاری را همیشه برای کسی انجام دادید، او هرگز آن کار را یاد نخواهد گرفت.
هیچ چیز بیشتر از خنده مسری و واگیردار نیست.
بهترین هدیهای که میتوان به دیگران داد، وقت و صبر خودمان است.
زیبایی محض با چشم قابل مشاهده نیست، بلکه با فکر و دل دیده میشود.
هر کسی بذر کمال را در وجودش دارا میباشد، اما کمتر کسی میتواند آنرا پرورش دهد.
تنها راه پایان دادن به مشاجرهها، پیدا کردن یک راه حل است.
هر عملی که انجام میدهیم و هر حرفی که میگوییم به ما باز میگردد اما نه به گونهای که انتظارش را داشتیم.
اگر یک پله از نردبان شکست، با کمی زحمت پا را باید بالاتر گذاشت.
هرگز کلمات ناگفته را در اتاق دربسته محبوس نکنید.
هرکس بیش از آنچه خود را میشناسد است.
از هر چه بترسیم اسیرش میشویم.
نیازمندترین انسانها حریصترین آنهاست.
آنچنان خیال کنید که گویا تا ابد زندهاید و انچنان عمل کنید که گویا امروز میمیرید.
بخندید همچنانکه نفس میکشید و دوست داشته باشید همچنانکه زندگی میکنید.
هیچ کس نمیتواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند اما هر کسی میتواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد.
مهمترین چیزها در زندگی چیزی نیستند که قابل لمس باشند.
زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر میشوند؛ پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی بدان که طبیعت میخواهد تصویری زیبا از تو بسازد.
برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد.
زندگی مانند بازی حکم است، مهم نیست که دست خوبی نداشته باشیم، مهم این است که یار خوبی داشته باشیم.
از کوتهی ماست که دیوار بلند است.
از شیش جلو به زندگی نگاه کنید نه از آین رو به عقب.
به خاطر ترساندن موش خانهات را آتش نزن.
هنر زندگی کردن، هنر نقاشی کردن بدون پاک کردن است.
بهترین لذت زندگی انجام دادن عملی است که دیگران میگویند نمیتوانیم.
هر روز از زندگی معجزه است. من روزم را هدر نمیدهم. من قدر معجزات را میدانم.
آرام بنشین. تقلا نکن. بهار میآید و سبزهها رشد میکنند.
اینکه چه میاندیشیم، چه میدانیم و به چه اعتقاد داریم مهم نیست. مهم این است که چه میکنیم.
از زندگی هر انچه لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه آرزویش را داریم.
از آنجا که زندگی آین وجود ماست، فقط با تغییر ما تغییر میکند.
ساعتی که خراب است، در هر روز دوبار زمان را درست نشان میدهد.
هرگاه در زندگی خانهای از یخ ساختی، بر آب شدنش گریه نکن.
برای انسانهای بزرگ چون بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.
آرزوهایت را یک جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا و کائنات بخواه. خدا و کائنات یادشان نمیرود اما تو یادت خواهد رفت آنچه را که امروز داری، آرزوی دیروزت بوده است.
برگ در انتهای زوال میافتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چون برگی زردی یا سیبی سرخ؟
اگرنتوانستی کسی را ببخشی از بزرگی گناه او نیست، از کوچکی دل توست.
به کسی که در جستجوی حقیقت است ایمان آور و به کسی که حق را یافته است شک کن.
ما آمدهایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم.
هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونهای خواهد ساخت.
سخن نیک را از گویند آن بگیرید هر چند خود بدان عمل نکند.
ناتوانترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و ناتوانتر از او کسی است که دوستان خود را از دست بدهد.
چون عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود.
صبحگاهان به جستجوی روزی درآیید که برکت و موفقیت در صبح زود نهفته است.
به بار نشستن هر کار نیازمند روز صبر است.
راز موفقیت در این است که با طبیعت و کائنات هماهنگ باشیم و در مسیر موجهای زندگی لذت ببریم.
موفقیت یک مسیر است و نه هدف.
موفقیت بیشترین و بهترین استفاده از آن چیزی است که هم اکنون داریم.
شکست موفقیت است، اگر از آن درس بگیریم.
موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه این است که یک اشتباه را دوبار مرتکب نشویم.
موفقیت دستیابی به آن چیزی است که میخواهیم و شادمانی خواستن آن چیزی است که بدست میآوریم.
موفقیت توانایی پرش از شکستی بر شکستی دیگر است بدون اینکه خسته شویم.
من میدانم که تمام هستی برای من خلق شده. پس نگران نیستم و تمام هستی را یار و یاور خود میبینم.
بازی زندگی بازی بومرنگهاست. مراقب بومرنگ خود باشیم که به کدام طرف پرتاب میشود.
تفکر مثبت اساس هر موفقیت است.
برچسبها:

یا دیگر دوستت ندارم !
نه ….
من فقط فهمیدم :
وقتی دلت با من نیست ؛
بودنت مشکلی را حل نمی کند ،
تنها دلتنگترم میکند … !
تو مقصری، اگر من دیگر " منِ سابق " نیستم
پـس من را به "مـن" نبودن محکوم نکن !
من همـانم .. همان پسر مهربون و صبور . پر از محبت ..
یـادت نمی آید؟
من همانـم
حتی اگر این روزها بویِ بی تفاوتی بدهم …
برچسبها:

روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.»
زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.
شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.»
زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.»
شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.
عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید.
برچسبها:

پی نوشت:این هم از کرامات علی ابن موسی الرضا.شاه ملک ایران زمین.میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت مبارک
برچسبها:

برچسبها:

بدون تردید بیش از هزاران نوع دمنوش در دنیا بواسطه اشخاص مختلف تهیه شده که خیلی از آنها دارای عطر و طعم بی مانندی هستند، ولی در این بخش نیز متجاوزاز هزاران سال است که دمنوش های گیاهی و سنتی با حفظ جایگاه ویژه ی خود در بین مردم جهان خواص درمانی بی نظیر را هم به همگان هدیه کرده اند. شاید شما هم به دنبال دمنوشی با عطر ، طعم و خواص درمانی بی نظیر هستید که ما به شما دمنوشی را که از ترکیب دو گیاه گل بابونه و بهارنارنج تهیه می شود را پیشنهاد می کنیم که با نوش جان کردن لذت فراوانی خواهید برد.
خواص درمانی دمنوش بابونه و بهار نارنج
تقویت و آرامبخش اعصاب
تقویت قلب و آرامبخش خواب
مفید در تقویت حافظه
مفید در کاهش استرس
مفید در افزایش اشتها
مفید در درمان ورم روده و معده
مفید در افزایش شیر مادر
مفید در تسکین سر دردهای میگرنی
مفید در تسکین دردهای قاعدگی
مفید در کاهش عوارض یائسگی
مفید در کاهش دردهای عضلانی
مفید در دفع سنگ های کلیه و مثانه
مفید در درمان تکرر ادرار
مفید در درمان کم خونی
مواد لازم
بابونه شیرازی یک قاشق مرباخوری
بهارنارنج یک قاشق مرباخوری
آب دو لیوان
روش مصرف
ابتدا آب را جوش آورده و داخل قوری چینی بریزید و مواد را اضافه کرده به مدت ۵ تا۱۰ دقیقه با شعله بسیار ملایم دم کنید، پس از اینکه دمنوش کمی حرارت از دست داد، عسل به میزان کافی اضافه و از دمنوش لذت ببرید.
نکات مهم
بی شک این دمنوش یکی از لذت بخش ترین دمنوش های گیاهی است که می توان جایگزین چای در هر ساعتی در محل کار ، زندگی و حتی در میهمانی ها از آن لذت برد.
برای رفع بی خوابی و داشتن یک خواب آرام و راحت، کافی است ۱۰ دقیقه قبل از این که به رختخواب بروید، یک فنجان دمنوش بنوشید.
برچسبها:

پسری با پدرش در رختخواب
درد ودل می کرد با چشمی پر آب
گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم توی سر
روی دستت باد کردم ای پدر
سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده
هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری از بهر من مفتون نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته
پدرش چون حرف هایش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت
پسرم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه دختر یکی را تور کن
گفت آن دم :پدر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و چشم پاکم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر دختران
مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با شهین و مهرخ و ایضاً سحر
با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا
یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
آزیتای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشقش گشتم بله
بعد اوهم یار من آن یاس بود
دختری زیبا و پر احساس بود
بعد از این احساسی پر ادعا
شد رفیق من کمی هم المیرا
بعد او هم عاشق مینا شدم
بعد مینا عاشق تینا شدم
بعد تینا عاشق سارا شدم
بعد سارا عاشق لعیا شدم
پدرش آمد میان حرف او
گفت ساکت شو دیگر فتنه جو
گرچه من هم در زمان بی زنی
روز و شب بودم به فکر یک زنی
لیک جز آنکه بداری مادری
دل نمی دادم به هر جور دختری
خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پوز بابا را زدی
برچسبها:
دستور طبخ حلیم گوشت

آماده سازی: 1 ساعت
مدت انتظار: 4 ساعت
مجموعاً: 5 ساعت
مواد اولیه :
برای 8 نفر
نخود 200 گرم (پوست گرفته)
دارچین 1 قاشق سوپخوری
گوشت 2 كیلو
گندم 600 گرم
روغن 2 قاشق سوپخوری
نمك به میزان لازم
فلفل به میزان لازم
حلیم غذای بسیار پرطرفدار و لذیذ ایرانی است و طرفداران بسیار زیادی داردوپیش از این آموزش پخت انواع حلیم در سوران تهیه شد و حالا سراغ یكی دیگر از انواع ساده و خوشمزه حلیم میرویم.
طرز تهیه:
ابتدا نخود ها را پخته و پوست آنها را كاملا میگیریم و داخل مخلوط كن ریخته و پس از آن با گوشت و نمك و فلفل روی حرارت قرار میدهیم و اجازه میدهیم خوب بپزند.(حرارت را خیلی كم كنید تا حلیم نسوزد).
گندم را از شب قبل خیس كرده و با اب میپزیم و پس از پخته شدن داخل مخلوط كن ریخته و میكس میكنیم.حالا همه مواد را با هم مخلوط كرده و آن قدر هم میزنیم تا حلیم آماده و كشدار شود.سپس در ظرف مخصوص میكشیم و با دارچین و روغن داغ تزیین میكنیم.
نكات:
1)بهتر است به جای آب در حلیم آب قلم بریزیم به این منظور قلم را با آب پخته و مغز داخلش را به اب اضافه كرده و از صافی رد میكنیم تا خرده های استخوان گرفته شود.سپس داخل مخلوط كن ریخته و به غذا اضافه میكنیم.
2)حلیم بستگی به ذائقه شما با شكر یا نمك خورده میشود اما در هر دو صورت باید موقع پخت داخل آن نمك بریزید.
3)حلیم هرچه بیشتر بپزد خوشمزه تر خواهد شد!
دستور تهیه کوکو سبزی و گوشت

آماده سازی : ۴۵ دقیقه
پخت : ۲۰ دقیقه
مواد لازم :
گوشت چرخ کرده ۳۰۰ گرم
* سبزی کوکو ۱۰۰ تا ۱۵۰ گرم
سیر ۴ عدد
پوست رنده شده لیمو ۲ عدد
پیاز رنده شده ۱ عدد
سیب زمینی پخته و رنده شده ۱ عدد
پنیر پارمزان رنده شده ۱۰۰ گرم
خرده هاى نان تازه ( نان تست یا نان برگر ) ۱ عدد
گردو ریز خرد شده ۵۰ گرم
تخم مرغ متوسط ۵ تا ۶ عدد
بیکینگ پودر ۱ قاشق مربا خوری
شیر ۱ قاشق غذا خوری
پودر زعفران ۱/۴ قاشق چای خوری
زردچوبه ۱/۲ قاشق مربا خوری
نمک و فلفل سیاه به میزان لازم
سس خردل و یا پودر آن ۱/۲ قاشق مربا خوری
* سبزی کوکو ( تره ، جعفرى ، گشنیز ، شوید ، شنبلیله ) + کمى ریحان پاک کرده و خیلى ریز خرد شده روى هم ۱۰۰ تا ۱۵۰ گرم
طرز تهیه :
گوشت ، سبزى ، سیب زمینى ، پیاز رنده شده، گردو ، خرده هاى نان ، پنیر رنده شده پارمسان ، پودر زعفران ، سس خردل را خوب با هم مخلوط میکنیم و براى چند ساعت ( حتى از روز قبل ) داخل یخچال قرار میدهیم ، زمانى که میخواهیم کوکو را درست کنیم. درکاسه بزرگى تخم مرغ ها را خوب هم میزنیم تا کف کند .
بعد به آن ، رنده پوست لیمو ، شیر ، نمک و فلفل سیاه و بکینگ پودر را اضافه میکنیم و دوباره هم میزنیم ، حالا مواد کوکو را از یخچال بیرون آورده و به تخم مرغ ها اضافه میکنیم … همه مواد رو خیلى خوب با هم ترکیب میکنیم . و داخل یک ماهیتابه بزرگ در روغن داغ و با حرارت ملایم کوکو ها را سرخ میکنیم . هم میتوانیم از مواد با قاشق داخل روغن بریزیم و هم می شود همه مواد را ، متناسب با حجم کوکو، داخل یک ماهیتابه مناسب ، به طورى که قطر نسبتاً نازکى از مواد را ریخته ایم سرخ کنیم و زمان سرو ، آن را برش دهیم .
حرارت شعله باید ، اول متوسط باشد و روغنمان داغ ، بعد از سرخ شدن زیر کوکو آن را برمی گردانیم و حرارت را کم میکنیم تا مغز پخت شود . و بعد از پخت، کوکو ها را روى دستمال آشپزخانه قرار میدهیم تا روغن اضافى آن برود . و بعد با برش هاى گوجه فرنگى سرخ شده آن را سرو میکنیم . در کنار کوکو پیشنهاد یک کاسه ماست و خیار عالى ، خالى از لطف نیست .
نکاتی در تهیه کوکوى گوشت و سبزى :
در شروع پخت کوکوى گوشت و سبزى بهتر است که روى ماهیتابه را با کاغذ ( کاغذ A4 ) پوشش دهیم .
بعد از برگرداندن کوکوى گوشت و سبزى ، براى سرخ کردن طرف دیگر آن نیازى به پوشش نیست فقط با حرارت ملایم و آهسته پخته و سرخ شود .
بهتر است مراقب باشید که کوکوى گوشت و سبزى شما زیاد از حد سرخ نشود، چون در این صورت طعم کوکو تلخ خواهد شد .
وجود یک قاشق شیر در مواد به بهتر ترکیب شدن بکینگ پودر با تخم مرغ کمک می کند و نیز مانع متلاشى شدن کوکو، و لطافت آن میشود .
در صورت تمایل کمى زرشک را هم میتوانید به مواد کوکوى گوشت و سبزى اضافه کنید ، در این صورت زرشک ها را به همراه تخم مرغ به مواد اضافه نمائید .براى این مقدار از مواد کوکوى گوشت و سبزى تا دو قاشق غذا خورى زرشک میتوانید استفاده کنید .
دستور تهیه کوفته شوید باقلا

مواد لازم برای کوفته شوید باقلا
باقلا (باقالی) یک فنجان
آرد برنج دو قاشق غذاخوری
شبت (شوید) خردشده دو فنجان
گوشت چرخکرده دو فنجان
رب گوجهفرنگی یک الی دو قاشق غذاخوری
نمک، فلفل و زردچوبه به میزان لازم
روغن یک فنجان
آلو بخارا بیست عدد
تخممرغ دو عدد
برنج نصف فنجان
پیاز دو عدد
با این مقدار مواد لازم به اندازه ۱۴ عدد از کوفته شوید باقلا کوچک خواهیم داشت.
طرز تهیه کوفته شبت باقلا
نصف فنجان برنج را حدود یک ساعت خیس میکنیم سپس آن را در آب جوش ریخته تا نیم پز شود. بعد یک فنجان باقلا را به آن اضافه کرده تا برنج و باقلا پخته شود. سپس آنها را آبکش میکنیم.
یک عدد پیاز رنده شده، دو عدد تخممرغ، دو فنجان شبت خردکرده، برنج و باقلا پختهشده، دو فنجان گوشت چرخکرده، دو قاشق آرد برنج و کمی نمک یا فلفل را با هم مخلوط کرده، ورز میدهیم تا مایه کوفته آماده شود.
با مایه کوفته ۱۴ الی ۱۵ عدد کوفته قلقلی کوچک درست میکنیم. وسط هر کوفته قلقلی یک عدد آلو قرار میدهیم.
یک عدد پیاز را با یک فنجان روغن سرخ میکنیم سپس کمی زردچوبه، نمک و یک الی دو قاشق رب گوجه اضافه کرده، تفت میدهیم. سپس ۴ لیوان آب و آلوهای باقیمانده را اضافه کرده تا به جوش آید.
کوفته قلقلیها را درون آب در حال جوش قرار میدهیم و در ظرف را میگذاریم تا کوفتهها یکی دو ساعت با شعله کم بپزد و به روغن بیفتد.
کوفته شوید باقلا آماده میباشد. آن را در ظرف میکشیم. نوش جان
کالری موجود در کوفته شوید باقلامقدار کالری موجود در کل این غذا ۲۵۷۰ کیلوکالری میباشد. مقدار کالری موجود در یک کوفته کوچک ۱۸۰ کیلوکالری میباشد
طرز تهیه خوراك قارچ با برنج، غذایی ضدفشار خون و سكته

مواد لازم برای 2 نفر
برنج: 2پیمانه
قارچ: 150 گرم
پیاز: یك عدد بزرگ
نمک به مقدار لازم
ادویه كاری: یك قاشق غذاخوری
سینه مرغ آبپز شده: یك عدد بزرگ
كره: 150 گرم
طرز تهیه:
ابتدا پیازها را به صورت خلال خرد كنید، در كره تفت دهید و نمك و ادویه كاری را به پیاز اضافه كنید. زمانی كه پیازها طلایی و نرم شدند قارچهای خرد شده را به پیاز اضافه كنید، شعلهگاز را كم كنید و صبر كنید تا قارچها پخته و نرم شوند. سینه مرغ آبپز شده را خلال خلال كنید و به مواد اضافه كنید. وقتی تمام مواد با هم مخلوط شدند زعفران را داخل خوراك بریزید و بعد از 5 دقیقه از روی حرارت بردارید. خوراك آماده شده را لابهلای برنج آبكششده بریزید و روی حرارت بگذارید تا برنج دم بكشد و بپزد.
هزاران سال است كه قارچ، هم به عنوان ماده غذایی مناسب و هم برای اهداف و مصارف پزشكی مورد استفاده قرار میگیرد. این گیاه هم به صورت طبیعی در مناطق كوهستانی و مرطوب میروید و هم به صورت گلخانهای پرورش داده میشود. قارچها فاقد ریشه، ساقه و برگ هستند. به علت فقدان سبزینه، قادر به سنتز مواد آلی نیستند در نتیجه به صورت ساپروفیت روی مواد آلی مرده گیاهی و جانوری یا به صورت انگل روی یاختههای زنده یا داخل آنها زیست میكنند. بیش از 90 نوع قارچ خوراكی تولید میشود و اغلب آنها در گروه سبزیجات قرار میگیرند.
قارچها به صورت سمی نیز در طبیعت وجود دارند. هرچند از نظر شكل ظاهری قابل تشخیص هستند ولی حتما به این نكته توجه داشته باشید كه قارچها را از مراكز مطمئن خریداری كرده و از مصرف قارچهای پلاسیده و تغییر رنگ داده خودداری كنید.
به گفته متخصصان، قارچها منبعی غنی از ماده معدنی پتاسیم هستند كه به كاهش فشار خون بالا و نیز كاهش خطر سكته مغزی كمك میكنند. علاوه بر این، برای این كه تمام مواد مغذی به بهترین صورت از مواد غذایی جذب شوند بدن نیاز به ویتامینهای گروه B دارد و قارچ دستهای از این ویتامینها را میتواند تامین كند. قارچها منبع سرشاری از ربیوفلائین، نیاسین و سلنیوم هستند. سلنیوم آنتیاكسیدانی است كه با همكاری ویتامین E سلولها را از تاثیرات آسیبرسان و مخرب در امان نگه میدارد.
دستور تهیه کباب بختیاری در تابه

مواد لازم :
روغن برای سرخ کردن 3 ق غ
پیاز خلالی خرد کرده 2 عدد متوسط
فیله گوساله خلالی خرد کرده 300 گرم
سینه مرغ مکعبی خرد کرده 300 گرم
قارچ ورقه ای خرد کرده 100 گرم
نمک و فلفل به میزان لازم
مخلوط ادویه (زیره،جوزهندی،پودر تخم گیشنیز) 1 ق چ
زعفران حل کرده یک دوم ق غ
فلفل دلمه ای خلالی خرد کرده 1 عدد
پیاز و جعفری خرد کرده به مقدار لازم
طرز تهیه :
مرغها را مکعبی و گوشت را نواری برش بزنید. پیاز را هم خلال خرد کنید و داخل تابه تفت بدهید تا کمی سبک شود. بعد گوشت را اضافه کنید و با حرارت ملایم تفت بدهید حدود 4-5 دقیقه ،سپس مرغ را اضافه کنید و آن را هم تفت بدهید.
قارچها را ورقه ای خرد کنید و به همراه نمک و فلفل و ادویه و زعفران اضافه کنید و بگذارید دوباره تفت بخورد تا کاملا مواد بپزد و بعد فلفل دلمه ای را اضافه کنید. این یک مورد را کمی کمتر از مقدار رسپی هم بریزید اشکالی ندارد چون اصولا فلفل دلمه ای طعم غالب دارد و خیلی ها دوست ندارند.
کباب آماده شده را داخل ظرف بریزید و با پیاز و جعفری و نان پیتا میل کنید. اگر هم نبود با نان معمولی. اینقدر خوشمزه است که به نوع نانش فکر هم نمی توانید بکنید.
طرز تهیه پلو گوشت و سبزیجات

آماده سازی: 1 ساعت
مدت انتظار: 30 دقیقه
مجموعاً: 1 ساعت و 30 دقیقه
مواد اولیه :
برای 4 نفر
فلفل دلمه ای2عدد (رنگی)
پیاز
گوشت نیم كیلو (چرخ كرده یا خورشتی)
روغن به میزان لازم
رب گوجه فرنگی2قاشق غذاخوری
فلفل قرمزبه میزان لازم
نمك به میزان لازم
عصاره سبزیجات500میلی لیتر (پودر مخلوط با آب)
برنج250گرم
آب500میلی لیتر
گوجه فرنگی
ریحان1قاشق غذاخوری (خرد شده)
طرز تهیه:
ابتدا فلفل دلمه ای ها را پاک کرده و خرد کنید. پیاز را پوست گرفته و خردکنید.گوشت را با آب سرد بشویید و خورشتی خرد کنید یا چرخ كنید. روغن را در تابه ای داغ کرده و گوشت را در آن تفت دهید. سپس پیازها را نیز اضافه کرده و تفت دهید. رب گوجه فرنگی را اضافه کرده نمک و فلفل بزنید. 250 میلی لیتر آب سبزیجات به آن اضافه کنید و بگذارید با درب بسته یك ربع بپزد.فلفل دلمه ها و برنج شسته شده را به آن اضافه کرده و مابقی آب سبزیجات را نیز اضافه کنید و 20 دقیقه دیگر غذا را در ظرف دربسته بپزید.گوجه فرنگی ها را بشویید و برش کوچکی روی آن ها ایجاد کنید. یک دقیقه در آب داغ بیندازید و خارج کنید، سپس پوست بگیرید و خرد كرده و به مواد اضافه كرده و هم بزنید. بگذارید غذا 5 دقیقه دیگر بپزد. پلو را نمک و فلفل بزنید و با ریحان سرو کنید.
نكات:
1)این پلو را هم با گوشت تكه ای و هم با گوشت خورشتی میتوان طبخ كرد اما با گوشت خورشتی متداول تر است.
2)اگر مقداری زعفران و آبلیمو به این غذا اضافه كنید خوشمزه تر خواهد شد.
3)اگر گیاهخوار هستید به جای گوشت از سویا استفاده كنید.
4)دقت كنید اگر غذا را با گوشت تكه ای میپزید مدت پخت بیشتری به گوشت بدهید.
نوش جان
برچسبها:

چندي پيش در صفحات حوادث مطبوعات ايران خبري منتشر شد: «مردي در تماس با پليس در شكايت خود اعلام كرد كه همراه همسرم در مركز تهران اتاقي را در يك هتل اجاره كرده بوديم. شب اول حضورمان در اين اتاق متوجه سروصدا از داخل كانال كولر شدم. وقتي به داخل كانال نگاه كردم متوجه شدم مردي در حال فيلمبرداري از من و همسرم است، سريع از اتاق بيرون آمده و يكي از كاركنان هتل را ديدم كه سراسيمه در حال فرار بود. پس از اين شكايت، تيمي از ماموران كلانتري در محل هتل در مركز تهران حاضر شده و كارمند هتل را دستگير و در بررسي دوربين او چند فيلم كه از زوج هاي جوان به صورت مخفيانه گرفته شده بود، كشف شد.»
چنين ماجرايي بسيار ناراحت كننده است اما واقعاً اين قضيه در كجا ريشه دارد؟ چرا اين فرد دست به چنين كاري زده است و چگونه مي توان اينگونه افراد را شناسايي كرد؟ اگر همسر يا فرزندمان چنين مشكلي دارد بايد چه كار كنيم؟
بايد گذشته فرد را بررسي كرد!
نياز جنسي يكي از نيازهاي كاملاً طبيعي انسان است و به لحاظ روانشناختي پذيرفته شده است اما اينكه چگونه بايد به آن بپردازيم خيلي مهم است. معمولاً كساني كه نياز جنسي شان به خصوص در كودكي و نوجواني توسط پدر و مادر سركوب مي شود و با احساس گناه و سرزنش مواجه مي شوند احتمال اينكه نسبت به آن حساس شوند و برايشان اهميت بيش از حد پيدا كند، بيشتر است. علاوه بر اين، آموزش هاي صحيحي هم به بچه ها داده نمي شود كه وقتي با اين نياز مواجه مي شوند بايد چه كار كنند. يكي ديگر از مسائلي كه به وجود مي آيد اين است كه افراد مجرد نمي توانند به اين انرژي جهت دهند. در حالي كه مي توان اين انرژي را به فعاليت هاي ديگر سوق داد و تا حد زيادي پاسخگوي آن بود اما در كل اين افراد دچار اختلال جنسي از نوع چشم چراني هستند. آنها از اين كار لذت مي برند و دست به كارهاي عجيب مي زنند؛ مثل اين فرد كه داخل كانال كولر رفته است! احتمالاً او در درون خود مسائلي دارد و بايد حتماً بررسي شود. بايد بدانيم در گذشته وي چه اتفاقي افتاده كه به اين نقطه رسيده است.
چگونه اين افراد را در اطراف مان شناسايي كنيم؟!
اختلالات جنسي در موقعيت هاي خاص تظاهر پيدا مي كند. بنابراين به طور عادي در زندگي روزمره ممكن است اطرافيان متوجه نشوند كه فردي به آن مبتلاست يا خير مگر اينكه فرد براي مثال به جنس مخالف بيش از حد نگاه كند يا بيش از حد با آنها صحبت كند يا احياناً ممكن است حتي به صورت كوتاه مدت وارد رابطه هايي نيز شود. بهترين راه براي تشخيص اين افراد تحت نظر گرفتن رفتارها و تعامل شان با بقيه افراد و غريبه ها در طول زمان و در محيط هاي مختلف است نه فقط در محيط هايي كه محدود هستند و نمي توان اختلال فرد را تشخيص داد.
قبل از استخدام افراد تست بگيريد
اگر قرار است فردي را به عنوان همكار بپذيريم بهتر است از قبل مصاحبه ها و تست هاي روانشناختي خاصي از او گرفته شود تا با تفسير آنها بتوانيم سلامت رواني افراد را تشخيص دهيم. اين تست ها بايد توسط يك متخصص روان سنجي يا يك روانشناس گرفته شوند زيرا تفسير آنها كاري تخصصي است. البته هزينه بالايي هم ندارند و زمان خيلي زيادي هم نمي گيرند. امروزه در خيلي از نقاط دنيا سازمان هاي موفق يا هر جامعه اي كه مي خواهد سلامت رواني اش را ارتقاء دهد بايد از مشاوران در حيطه هاي سازماني كمك بگيرد؛ به خصوص در مكان هايي كه كارمندان با مردم سروكار دارند و در كل هر جا كه صحبت از امنيت و آرامش و ارتباط مردم در ميان باشد لازم است سلامت رواني كارمندان آنجا در نظر گرفته شود.
خجالت را كنار بگذاريد!
هم پدر و مادرها و هم جامعه بايد به برطرف شدن اين موضوع كمك كنند. نگاه به مقوله جنسي در كشور ما يك مقدار گناه محور است. اين موضوع باعث شده است كه مسائل جنسي در ذهن بعضي از افراد بغرنج و بزرگنمايي شود؛ طوري كه تبديل به مسئله اصلي زندگي شان مي شود و فكر مي كنند بايد حتماً برايش كاري كنند.
در دوران بلوغ بهترين كار اين است كه پدرها بتوانند در اين زمينه با پسرها و مادرها با دخترها ارتباط خوبي برقرار كنند تا به آنها اطلاعات لازم را بدهند؛ اين بايد فارغ از مسئله خجالت و زشت و عيب بودن و پنهان كاري يا احياناً حتي احساس بدي كه خود پدر و مادر در مورد اين مسائل دارند باشد. والدين بايد روي خودشان كار كنند و نياز جنسي را به عنوان يك مقوله طبيعي بپذيرند تا بعد بتوانند با بچه ها صحبت كنند.
يكي از اتفاقاتي كه اين روزها براي خيلي از بچه ها مي افتد اين است كه خودشان اين اطلاعات را از طريق اينترنت، دوستان و… به دست مي آورند؛ در حالي كه ممكن است اطلاعات غلط نيز كسب كرده باشند و به سمت و سوي ديگري بروند. پس چه بهتر كه اول آنها را از پدر و مادر بشنوند. پدر و مادرها بايد در اين زمينه جواب سوالات فرزندان شان را بدهند و با آنها برخورد مناسبي داشته باشند.
مشغله اصلي ذهن او مسائل جنسي است
مشغله اصلي ذهن اين افراد مسائل جنسي است و با تصاوير و فكرهاي اين گونه زندگي مي كنند. يك مقدار حالت شان اضطرابي و عصبي تر است. به نوعي اين افراد خيلي آرامش ندارند و حتي ممكن است اين موضوع در چشمان و حالت صورت شان مشخص باشد. البته تشخيص آن، كار خيلي سختي است و نبايد به همه برچسب بزنيم زيرا اين روزها بسياري از افراد درگير مسائل مختلف هستند و اضطراب دارند و ما نمي توانيم بگوييم همه آنها اختلال جنسي دارند اما به هر حال همراه با اختلال جنسي، اضطراب نيز وجود دارد زيرا اين افراد مشغوليت هاي اينگونه زيادي دارند و تعادل ذهني شان به هم مي خورد؛ بنابراين به مرور دچار عدم آرامش مي شوند.
اگر همسرمان باشد چي؟
اولين قدم در برخورد صحيح با اينگونه افراد اين است كه بپذيريم اختلالي وجود دارد. در واقع نوع برخورد بايد برحسب رفتار فرد باشد. براي مثال ممكن است فرد عكس ها و فيلم هاي خاصي ببيند يا حرف هاي نامناسبي بزند و شوخي هايي در اين رابطه بكند. در اين صورت شايد بتوان با يك گفتگوي دونفره بين زن و شوهر يا والدين و فرزند تغيير رفتاري ايجاد كرد يا از يك مشاور كمك گرفت اما گاهي اوقات فرد به همسر خود خيانت مي كند و وارد رابطه هايي مي شود يا ممكن است چند رابطه را با هم مديريت كند يا حتي انواع اختلالات جنسي ديگر را هم داشته باشد؛ براي مثال هم خودنمايي كند و هم چشم چراني و… اين افراد حتماً بايد توسط يك روانشناس باليني درمان شوند تا هم براي خانواده شان و هم براي خودشان و ديگران مسئله ساز نشوند.
اين فرد به بلوغ شخصيتي نرسيده است
اگر فضاي خانواده حاكي از عزت نفس، خودباوري و ارزشمندي باشد طبيعتاً فرزندان نيز براي خود ارزش قائل مي شوند. چنين فردي هيچ وقت حاضر نمي شود براي مثال به داخل كانال كولر برود و خودش را كوچك كند تا از اين طريق نيازش را برطرف سازد. طبيعي است كه بلوغ شخصيتي براي اين فرد مجرم اتفاق نيفتاده است و به نوعي دارد با بخش كودك شخصيتش رفتار مي كند. يعني خواسته هايي دارد و مي خواهد در لحظه به آنها بپردازند. اگر در خانواده به اين موضوعات پرداخته شود و افراد در گفتگوهاي سالم و سازنده قرار بگيرند و پدر و مادر اجازه دهند فرزندان حرف هايشان را بزنند و همچنين مورد سرزنش زيادي قرار نگيرند معمولاً بالغ شخصيت شان به تدريج فعال مي شود. در نهايت اگر در كودكي نمي توانستيم با پدر و مادرمان حرف هايمان را بزنيم حداقل در آينده كه سن مان بالا مي رود وقتي با مسائل مواجه مي شويم مي توانيم با خودمان حرف بزنيم و به نوعي خودمان را راهنمايي كنيم. نياز جنسي براي همه ما مي تواند در لحظات مختلف فعال شود اما ما هميشه نبايد به همه نيازها پاسخ بدهيم و هميشه نبايد انتظار داشته باشيم كه همين الان آن را برطرف كنيم. جنبه رشد يافته و بالغ شخصيت ما در زمان هاي مختلف كمك مان مي كند و به ما مي گويد كه آن را تا وقتي كه در يك رابطه سالم و مثبت قرار نگرفته ايم به تعويق بيندازيم.
برچسبها:

1.یه زن نداریم که هر روز پامیشه میز صبحانه اماده باشه
2.یه زن نداریم لباسامون رو اتو بزنه
3.یه زن نداریم غصه ی چک فردامون رو بخوره
4. یه زن نداریم واسه وام خونه طلاهاش رو بفروشه
5.یه زن نداریم وقتی میریم خونه ی مامانش برامون سفره بندازه بیا و ببین
6.یه زن نداریم وقتی میاد خونه ی مامانینا همش سر پا باشه
7.یه زن نداریم واسمون هفت رنگ ارایش کنه
8.یه زن نداریم تا ما نیایم شام نمی خوره
9.یه زن نداریم وقتی مریضیم پاشویمون کنه تا صبح هم بالا سرمون دعا کنه
10یه زن نداریم تا چهلش نشده بریم یه زنه دیگه بگیریم
11.یه زن نداریم درد زایمان بکشه بد ما بگیم دختره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
12.یه زن نداریم ندونیم چه طور بچه بزرگ شد و بی خوابی بکشه
13.یه زن نداریم غر بزنیم این چیه ناهار درست کردی؟
14یه زن نداریم هم بیرون کار کنه هم تو خونه اخرشم بگیم اقساط این ماه و تو بده
15.یه زن نداریم با ما تیتیشی حرف بزنه نکنه تومونمون دوتا بشه
16.یه زن نداریم تکه کلامش باشه خدا ساییه تورو از سرم کم نکنه
16.یه زن نداریم خونرو بکنه دسته گل
17.یه زن نداریم ارث باباش بهمون برسه
18.یه زن نداریم تا از سر کار میاییم کتمونو از رو شونهامون برداره
19. یه زن نداریم تو تابستو شربت زعفران و هندوونه دستش باشه تو زمستون اناره دون کرده و چایی داغش
20. یه زن نداریم وقتی بچه شلوغی می کنه بهش بگیم این چیه تربیت کردی !
برچسبها:
همه از شروع میترسند
گفتگو
وقتی که بچه بودید می خواستید بزرگ شدید چه کاره شوید؟
شیوا بحرینیان: تحت تاثیر الهامات پدر و مادرم خیلی دوست داشتم که پزشک شوم. اما به خاطر علائق شخصی ام رشته کشاورزی را انتخاب کردم. زمانی که سال چهارم دبیرستان بودم کنکور دانشگاه آزاد را شرکت کردم و رشته کشاورزی را قبول شدم. بنا به اصرار مادرم رفتم و ثبت نام کردم که جایم در دانشگاه حفظ شود و بعد دوباره درس بخوانم برای کنکور و سعی کنم که دانشگاه دولتی قبول شوم. و از آن جائی که خیلی رشته ام را دوست داشتم ادامه دادم و حالا هم خیلی راضی ام.
چه انگیزه ای باعث شد که شما بخواهید یک کار آفرین شوید؟
ش.ب: از زمانی که بچه بودم و در کتاب های دبستان می خواندم که انسان ها و جانوران مصرف کننده اند و گیاهان تولید کننده، خیلی دوست داشتم بتوانم من هم چیزی را تولید کنم. یکی از انگیزه هایم برای رشته کشاورزی هم همین بود. چون می توانستم تو این رشته چیزی را تولید کنم. توی ایران همه گل و گیاه را فراموش کرده اند. مردم آنقدر مشکلات روزمره خودشان را دارند که فکر می کنم گل یک چیز فراموش شده است. ناخودآگاه وارد بازار گل شدم. فکر می کنم کاری که شروع کردم به جامعه خیلی روحیه می دهد. چون مردم ایران خیلی خودشان را فراموش کرده اند. همه اش به مشکلات فکر می کنند. غذای روح فراموش شده است. دوست داشتم بروم در کار سبزیجات و صیفی جات. اما به توصیه دوستان وارد شاخه گل شدم و الان خیلی به این کار وابسته شده ام. فکر می کنم خیلی توی طراوت روحیه اثر دارد. به گل و گیاه هم خیلی علاقه داشتم. در مورد وارد شدن به این رشته هم باید بگویم اولش فقط به خاطر کار و درآمد بود.
الگوی شما از این که خواستید به این عرصه وارد شوید چه کسی ( یا کسانی) بودند؟
ش.ب: هیچ الگوئی نداشتم. اولش کاملا گیج بودم. توی خانواده ای بزرگ شده ام که هیچ کشاورزی تا به حال نداشته است. در اوایل کار هر چه پیش می رفتم هی ضرر می کردم. خیلی چیزها را در طی آزمون و خطا یاد گرفتم. اما الان گل خانه بعد از اون همه ضرر وضعیت خوبی پیدا کرده است. از این که می بینم چهار نفر دیگر هم در کنار من در این گل خانه کار می کنند و در آمد دارند، خیلی خوشحال می شوم.
کمی در مورد کسب و کار فعلی تان توضیح دهید.
ش.ب: کار ما در این گل خانه تولید انواع گل های زینتی، آپارتمانی ، کاکتوس و باغچه ای است. تقریبا هر گیاه یا لوازم باغبانی را که بخواهید این جا داریم. کار تولیدی ما در تابستان سبک اما در پائیز و زمستان خیلی سنگین است. بیشترین فروش را هم شب عید داریم. و کمترین فروش را در تابستان و زمستان. از ۱۵ بهمن تا روز اول عید هر سال را هم نمایشگاه داریم. ۴ سال اول کار، فروشمان تنها برای ارگان های دولتی بود. مثل شهرداری اصفهان. فروش به مردم نداشتیم. اما به مروزر زمان به خاطر استقبال مردم، ورود را برای عموم آزاد کردیم، که این برایم خیلی خوش آیند تر و جالب تر بود. مردم خیلی از ما استقبال کردند. الان فروشمان به ارگان ها خیلی کمتر شده.
زندگی شما قبل از این که به یک کارآفرین تبدیل شوید، چگونه بود؟
ش.ب: راستش من سال چهارم دانشگاه بودم که این کار را شروع کردم. از سال سوم دانشگاه خیلی نگران این بودم که سال دیگه که درسم تمام می شود باید چه کار کنم. از همان زمان این فکر به خاطرم رسید. البته شروع هر کاری خیلی مهمه. همه از شروع می ترسند.
یک روز عادی برای شما چگونه سپری می شود؟
ش.ب: معمولا بین ۶ تا ۷ بیدار می شوم. به کارهای خانه و دختر ۲ ساله ام رسیدگی می کنم. بعد از این کار ها روز من عملا از ساعت ۱۰ صبح آغاز می شود. از آن جائی که من علاوه بر این شغل مسئولیت های دیگری هم دارم، معمولا تا ظهر به کارهای اداری ام رسیدگی می کنم. من عضو هیئت مدیره تعاونی گل و گیاه اصفهان و عضو هیئت موسس خبرگان بخش کشاورزی هم هستم. کار های مربوط به فضای سبز اعم از طراحی و اجرا را هم انجام می دهم. بعد از این ها به گل خانه می روم و معمولا تا ۷-۸ شب گل خانه هستم. البته نزدیک های عید فشار کار خیلی بیشتر است و بعضا مجبوریم تا ۱۱-۱۲ شب هم آنجا باشیم.
چطور بین کار خانه و کار بیرون تعادل برقرار می کنید؟
ش.ب: شوهرم خیلی به من کمک می کند. شوهر من خودش دامپروری و مرغ داری دارد و در کار تولید است و با مشکلات این کار آشناست. به نظر من پشت هر زن موفقی مردی هست که حمایت می کند و یا از خودگذشتگی. من از این لحاظ خیلی مدیون همسرم هستم. البته پدر و مادرم هم جای خودشان را دارند. پدر و مادر من سرمایه دار نبودند اما به لحاظ فکری خیلی به من کمک کردند. آن ها خیلی به من اعتماد داشتند. البته قبول دارم که ایجاد این تعادل خیلی سخت است. بعضی جاها هست که باید کار را قربانی کرد و برخی مواقع خانواده باید تحمل کند و کوتاه بیاید. گرچه کارم را خیلی دوست دارم اما خانواده برایم در اولویت است. اول همسر و دخترم و بعد کارم. البته فکر می کنم تا الان در ایجاد این تعادل موفق بوده ام. و البته همسرم در ایجاد این تعادل نقش خیلی مهمی داشته.
برای استراحتتان چه کار می کنید؟
ش.ب: من روز تعطیلی در ایام هفته ندارم. هر روز و هر ماه سرکارم. اما اگر فرصتی بشود بودن با دوستان و فامیل را ترجیح می دهم. خیاطی را دوست دارم و گه گاهی انجام می دهم. اما نه خیلی زیاد. دوست دارم برای دخترم لباس بدوزم. مسافرت هم حداقل سالی یک بار توی برنامه ام هست. سفر را خیلی دوست دارم.
چه بخشی از کارتان بیشتر برایتان لذت بخش است؟
ش.ب: تولید. چون دارم یک موجود زنده را تولید می کنم که می تواند شادی آور باشد. بخش فروش و رساندن کالا به بازار هدف را هم خیلی دوست دارم. این جوری به نظرم کارم به نتیجه رسیده است.
تا حالا شکست خورده اید؟ چه راه های خلاقانه ای را امتحان کرده اید که تضمین کننده سلامت و پیشرفت کارتان باشد؟
ش.ب: آره. مگه می شود شکست نخورد. مخصوصا در اوایل کار خیلی وقت ها می شد که گیاهی را تولید می کردیم ولی فروشی نداشت و مجبور می شدیم همه اش را دور بریزیم. اما در این جور مواقع افسرده و ناامید نمی شوم. همیشه آمادگی شکست را دارم. شکست برایم سوژه مانوسی است. ۲-۳ سال اول هر چه را که تولید می کردیم دور می ریختیم. هر بار پدرم از من می پرسید باز هم می خواهی دوباره بکاری و من با قاطعیت می گفتم آنقدر می کارم تا موفق شوم.
چه انگیزه ای موجب شد در ایران بمانید و به کارتان ادامه دهید؟
ش.ب: نمی دانم. ولی گاهی فکر می کنم اشتباه کردم. هر جای دیگر دنیا که بودم با این تلاش ثمره بهتری داشتم.
چه توانائی و قابلیتی در شما باعث موفقیتتان شده است؟
ش.ب: از رو نرفتن، تلاش زیاد، پشتکار و بعد هم حمایت خانواده که خیلی مهم بود. خستگی ناپذیری، توکل به خدا، حمایت همسرم و این که هیچ وقت افسوس چیزی را نخوردم.
وقتی که کارتان را تازه شروع کرده بودید، دلتان می خواست چه نصیحتی به شما می شد؟
ش.ب: دوست داشتم کسی بود که من را با جنبه های تولید و فروش کار بیشتر آشنا می کرد. اینکه مثلا چی تولید کنم و یا اینکه چطوری تولید کنم.
پذیرش شما از طرف عموم به عنوان یک زن در این شغل چگونه بوده است؟
ش.ب: زمانی که وارد کار شدم، تنها خانم شاغل در این کار بودم. من اولین زن حاضر در صنف گل و گیاه بودم. هیچ کس من را قبول نداشت. کسی مرا جدی نمی گرفت. مخصوصا که مجرد هم بودم. حتی گارگران کارگاه هم مرا قبول نداشتند. به من می گفتند ما از زن حرف گوش نمی کنیم. همه منتظر بودند من زمین بخورم. مردم وقتی این جا می آمدند باور نمی کردند که مدیر و مالک این جا یک زن است. همه اش دنبال یک مرد می گشتند. ولی الان حضور خانم ها در جامعه دارد جا می افتد.
در حال حاضر مهمترین مشکل/دغدغه ای که در کسب و کارتان با آن درگیر هستید چیست؟
ش.ب: در بخش فروش و بازاریابی بیشترین مشکل را داریم. وضعیت اقتصادی بد شده و گل از آنجا که یک کالای لوکس به حساب می آید جزو اولین چیز هایی است که از سبد خانوار حذف می شود. در مورد تبلیغات هم خیلی مشکل داریم. چون بهمان اجازه تبلیغات نمی دهند.
چه نصیحتی برای کسانی که تازه می خواهند کار آفرین شوند، دارید؟
ش.ب: اینکه دنبال کارهای تکراری نباشند. دنبال ایده های نو و کارهای نو باشند.
برچسبها:
یه وقتايى ، يه روزايى ، يه جاهايى، فقط بايد خنديد و گذشت. يه وقتايى بايد نماز صبر خوند، گاهى هم نماز ترس از اين همه انسان نما در اطراف. خدا آخر عاقبت همه آدمارو ختم به خير كنه. حال خوبيه وقتى كنارت خدارو احساس ميكنى و از گناه دور ميشى.
برچسبها:
روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسد به فقیری داد.
فقیر لبخندی زد و سبد را گرفته و از قصر بیرون رفت.
فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گلهایی زیبا وقشنگ
در سبد گذاشت و بازگردانید.
ثروتمند شگفت زده شد و گفت:
چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود،
پر از گل زیبا کرده ای و نزدم آورده ای؟!
فقیر گفت: هر کس آنچه در دل دارد می بخشد …
برچسبها:
دلم تنگه…
برای دعا کردن واسه نیومدن معلم…
برای قرآن های اول صبح و خوندن سرود ایران اول هفته…
برای خط کشی کنار دفتر مشق با خودکار آبی و قرمز…
برای تخته پاک کن و گچ های رنگی کنار تخته…
برای ترس از سوال معلم…
برای روزنامه دیواری درست کردن…
دلم برای همه دلخوشی های کودکانه تنگ شده…
یادش بخیـــــــر…
برچسبها: