در وجود هر زن ، دخـتـربـچـه اي چهارسـالـه بـبـيـن
کـه از تـو فـقـط مهـرباني و تـوجـه مـي خـواهـد ، در آغـوشـش بـگـيـر ، نـوازشـش کـن …
خـيـالـش را راحـت کـن کـه هـسـتـي ، جـايـي نـمـي روي ،
طـوري رفـتـار کـن کـه اطـمـيـنـان حـاصـل کـنـد
زن هـاي ديـگـر بـرايـت مـهـم نـيـسـتـنـد … وقـتـي بـا نـگـرانـي مـسـيـر نـگـاهـت را دنـبـال مي کـنـد
بـرگـرد و بـه لـبـخـنـدي مـهـمانـش کن و بگو ، بـه زبان بـيـاور :
" مـن فـقـط تـو را مي بـيـنـم …


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 21 تير 1393برچسب:, | 9:5 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 20 تير 1393برچسب:, | 17:50 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

یه لحظه به انگشتانت نگاه کن!
روشون خطوطی هست
به نظر تو چرا هست؟
چون خدا خواسته بهمون بگه که
از تو فقط یکی هست و
تو باید به بی نظیرترین روی قله ی خودت و
با اثر انگشت خودت تبدیل بشی
اما خیلی هامون فراموش میکنیم که قله ای هست و ما اومدیم که به اوجش برسیم
و سرگرم پایین قله میشیم
نذار اثر انگشتت یه روز فراموش بشه
نذار
بی نظیر خودت شو
با دیروزت رقابت کن ، تا به اوج قله ات برسی و
اینو بدون که هروقت جواب این سوال رو پیدا کردی و
با تک تک سلول هایت واسش جنگیدی
یعنی روی قله ات هستی…
برای چی نفس
میکشی؟!!!


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 20 تير 1393برچسب:, | 17:47 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

چه شبي است !
چه لحظه‌هاي سبک ، مهربان و لطيفي ،
گويي در زير بارانِ نرم فرشتگان نشسته‌ام ….
مي‌بارد و مي‌بارد و هر لحظه بيش‌تر نيرو مي‌گيرد !
هر قطره‌اش فرشته‌اي است که از آسمان بر سرم فرود مي‌آيد …
چه مي‌دانم؟
خداست که دارد يک ريز ، غزل مي‌سرايد ؛
غزل‌هاي عاشقانه‌ي مهربان و پر از نوازش …
هر قطره‌ي اين باران ،
کلمه‌اي از آن سرودهاست …


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 20 تير 1393برچسب:, | 17:13 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

بهشت مکان نیست …
بلكه زمانیست ،
که افکار مثبت وجودت را احاطه كرده !
جهنم نیز مکان نیست …
بلكه زمانیست ،
که در افكار منفي غرق شده اي … !


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, | 14:6 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

ای در میان جانم و جان از تو بی‌خبر
از تو جهان پر است و جهان از تو بی‌خبر
نقش تو در خیال و خیال از تو بی‏نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی‌خبر
چون پی برد به تو دل و جانم که جاودان
در جان و در دلی، دل و جان از تو بی‌خبر
از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وان‌گه همه به نام و نشان از تو بی‌خبر
.
.
.
عطار اگر چه نعره‏ی عشق تو می‌زند
هستند جمله نعره‏زنان از تو بی‌خبر


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, | 12:33 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

از خدا…
سپاسگزارم به خاطر لطفی که به من دارد.
این روزها عاشق او بودن،
افتخاری است که…
نصیب هرکس نمی شود!!!



برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, | 10:51 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

وفتی دوستت دارم
و من به خیابان رفتم !
فضای اتاق برای پرواز کافی نبود ….
…………………………………..
هر نتی که از عشق بگوید
زیباست
حالا
سمفونی پنجم بتهوون باشد
یا زنگ تلفنی که در انتظار صدای توست .



برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, | 10:36 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

اگر خدا آرزويی در دل تو انداخت،
بدان توان رسيدن به آن را در تو ديده است …


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 13:37 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید …
باز روشن می شود زود،
تنها فراموش مکن این حقیقتی است:
بارانی باید٬ تا که رنگین کمانی برآید
و لیموهایی ترش ، تا که شربتی گوارا فراهم شود
و گاه روزهایی در زحمت،
تا که از ما، انسان هایی تواناتر بسازد؛
خورشید دوباره خواهد درخشید، خیلی زود
و تو خواهی دید …


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 11:40 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

زندگی زیباست …

یک روز … یک ساعت … یک دقیقه … "هرگز باز نمیگردد"
پس لطفا ؛
از جنگ بپرهیز …
از خشم دوری کن ……
عاشقانه حرف بزن …
و ؛
لبخندت را وسعت ببخش …


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 11:34 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

هنوز هســــــــت!
عشق واقعی را میگویم…
خیانت هست،دروغ هست، بازی با دل هم هست، درست…!
ولی یه جایی گوشه ی پاک دله بعضیا، به دور از گناه ها و بدی ها، هنوز هم هســــــت عشق واقعی…


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 11:15 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

دوران جوانی دورانی است که هنوز حوادث تلخ و نابسامان زندگی آن را ناگوار نساخته و شور و شوق آن باشکوه است.


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 10:3 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 8:44 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

زندگی زیباست نه در رویا ،
بوسه زیباست نه برای هوس ،
پرنده زیباست نه برای قفس ،
دوست داشتن زیباست نه برای لمس کردن برای حس کردن ،
پس بدون چه کسی تو رو دوست داره بخاطره خودت


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 8:43 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

میدونین فرق بیل گیتس و خانم رولینگ و نیک وویچ و مایکل جردن و …. هزاران ادم موفق دیگه با ادمای عادی چیه؟اونا ثانیه هاشون رو مثل بقیه ادما سپری نکردن!

هروقت احساس کردی که کارایی که انجام میدی عادیه و
مثل بقیه ادمای اطرافت هست
استفاده از زمانت مثه همه هست ، مثه همه می خوابی ،
صبح پا میشی ، فیلم میبینی ، تفریح و کار و …
یکسری کارهای تکراری و روزمره پس بدون که
مثل بقیه ی ادمای عادی شدی
بدون که هنوز خودت نیستی
بدون که ارزوت رو گم کردی
بدون که:
باید عوض بشی…!


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 7:47 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را….
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, | 7:28 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

همیشه لازم نیست چهره ای زیبا داشته باشی
یا صدایی دلنشین
همین که قلبت زیبا باشد
قلبت زیبا ببیند، کافیست
داشتن قلبی زیبا تا اندازه ای خاص هست
که بتوانی خیلی ها را مجذوب خود کنی


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, | 9:24 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

آدم هایی را که زیاد دوستت دارند ، بیشتر دوست داشته باش
و آنهایی را که زودتر ترکت می کنند ،زودتر فراموش کن
زندگی همین است
تعادل میان عشق و نفرت
تعادل میان بودن و نبودن ها
تعادل میان آمدن ها و رفتن ها
زندگی مرزی است که می گذاری تا کسی " هستی " تو را " نیست" کند
مرزی میان آنهایی که می گویند " دوستت دارم" و
آنهایی که می گویند " همیشه با تو خواهم ماند "


 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, | 9:19 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |

زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا‌ب‌کشی کردند.روز بعدضمن صرف صبحانه،زن متوجه شد که همسایه‌اش درحال آویزان کردن رخت‌های شسته است و گفت:
«لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید.
همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت.
هربار که زن همسایه لباس‌های شسته‌اش را برای خشک شدن آویزان می‌کرد زن جوان همان حرف را تکرار می‌کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس‌های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:
«یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده‌ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!»
مرد پاسخ داد:«من امروز صبح زود ‏‏بلندشدم و پنجره‌ها راتمیز کردم!»
زندگی هم همینطور است. وقتی که رفتار دیگران را مشاهده می‌کنیم، آنچه می‌بینیم به درجه شفافیت پنجره‌ای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد.


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, | 4:14 | نویسنده : شهرام مهدیزاده |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پاتوق مقالات شما